قزوین فردا

پاسخ هفته نامه تابان به جوابیه آموزش و پرورش استان؛

بده بستان‌های پشت پرده هیچ ارتباطی به سیاست‌های دولت تدبیر و امید نداشته و ندارد

در خصوص جوابیه رییس محترم اداره روابط عمومی اداره کل آموزش پرورش و درجهت تنویر همان افکار عمومی ای که نویسنده جوابیه خود را از هواخواهان آن می‌داند بیان نکاتی چند ضروری است:

1-نویسنده جوابیه ضمن غیر واقعی دانستن امضاهای فرهنگیان توضیح نداده اند  که چگونه طومار، امضاها و اعتراضی را که نام اشخاص در آن وجود دارد، اصل آن نیز به دست وزیر محترم آموزش و پرورش رسیده است و رونوشت آن در دست خود رییس محترم اداره کل آموزش و پرورش نیز هست، نام غیر واقعی گذاشته اند؟

2-اگرچه نویسنده در جای جای جوابیه علاقه بسیاری به صفت شمارشی:"اول" نشان می‌دهد(اولین مدیر منصوب دولت، نماینده اول!) اما ظاهرا همین صفت را برای آنکه تا آخر جوابیه توضیح ندهد که اصل ماجرا را تایید می‌کند یا نه، کافی می‌داند!

3-نویسنده جوابیه توجیه اقدام ناشایست علیه جناب آقای خطیب امامقلی را که توسط خود آقای سالار قاسمی منصوب شده است،"تعامل با افراد موثر" می‌نامد! اما توضیح نمی دهد که اگر افراد مورد اشاره به واقع موثر بودند چرا رییس محترم اداره کل آموزش و پرورش استان قزوین پیش از انتخابات ریاست جمهوری اخیر،  دنباله تشخیص این افراد موثر در حمایت از دیگر نامزدهای رقیب آقای روحانی را نگرفت؟

4- نویسنده جوابیه آورده است:"در اجرای سیاست‌های دولت محترم تدبیر و امید تصریح می‌گردد مسوولان این اداره کل به هیچ وجه رفتارها و عملکردهایی که همواره موجبات به هدر رفتن منابع عظیم انسانی و مدیریتی را به همراه داشته و بدون عنایت به تکریم انسانی مدیران باسابقه و توانمند انجام می‌شد را تکرار نخواهد کرد". اکنون از القا کننده اصلی این سخن می‌پرسیم: چگونه است که بی توجهی به قشر زحمتکش، با تجربه و مدیرانی که در هشت سال گذشته متحمل انواع بی مهری‌ها و بی انصافی‌ها شده اند، مصداق هدر رفتن منابع انسانی تلقی نمی شود اما از نظر ایشان، انتصاب افرادی که در این مدت از انواع لطایف الحیل برای تثبیت موقعیت خود استفاده نموده و در جریان انتخابات نیز تمام هم و غم خویش را در تضعیف موقعیت جناب آقای روحانی مصروف کردند، مصداق هدر دادن منابع انسانی است؟  و چگونه می‌شود که دفاع هفته نامه تابان از فردی خدوم و شایسته که از بدنه آموزش و پرورش است و توسط خود رییس اداره کل آموزش و پرورش منصوب شده و از حمایت قشر عظیمی از فرهنگیان نیز برخوردار است، بی توجهی به کرامت و شان فرهنگیان تلقی می‌شود؟! چگونه است که برقراری جلسه پشت درهای بسته و بدون حضور نماینده اصلی دولت دراستان، در راستای سیاست‌های دولت تدبیر و امید تلقی می‌شود و هماهنگی با دشمنان قسم خورده دولت علیه یک نیروی آموزش و پرورش دفاع از شان و شخصیت فرهنگیان؟

5-  اینکه اجازه داده نشود آموزش و پرورش جولانگاه مطامع افراد و گروه‌ها شود امری پسندیده است اما احتمالا نویسنده اطلاع دقیق و کافی از افراد و شخصیت‌های وابسته به گروه‌ها و دستجات مخالف دولت که از هر فرصتی برای کارشکنی استفاده می‌کنند و اکنون در مناصب مهم آموزش و پرورش منصوب شده اند ندارد و از مطامع نفسانی حفظ قدرت برای راضی کردن جناح رقیب از طریق تمکین و تمشیت بی خبر است.

6- نویسنده لابی‌گری محفلی را برای تضعیف رییس اداره آموزش و پرورش بویین زهرا با نماینده ای که در جریان انتخابات در جبهه رقیب آقای روحانی بود، پاسخگو بودن به فلان مسوول ارشد استان تلقی می‌کند اما ظاهرا از یاد برده است که وظیفه اصلی مدیران دولت تدبیر و امید پاسخگویی به مردمی است که با رای خود خواستار تغییر شیوه‌های نامتعارف گذشته بوده است و ای کاش ریاست محترم آموزش و پرورش استان به جای افتخار به تمکین و تمشیت از اوامر این افراد- به اصطلاح"ارشد"-خود را پاسخگوی مطالبات مردم از دولت می‌دانست.

7-نویسنده کوشیده است تا ثابت کند آموزش و پرورش استان، با تعامل با گروه‌های مخالف و رقیب قصد اجرای سیاست‌های دولت تدبیر و امید را دارد تا از این طریق موجبات جلوگیری از هدرفتن منابع انسانی فراهم شود اما ظاهرا ایشان اطلاع نداشته است که خود جناب آقای سالار قاسمی رییس اداره کل آموزش و پرورش استان به همراه تعدادی از شخصیت‌های استان در ملاقاتی که پیش از انتخاب آقای روزبه به عنوان استاندار قزوین با جناب آقای جهانگیری معاون اول محترم رییس جمهوری داشتند با استناد به عدم حضور روزبه در ستادهای انتخاباتی آقای روحانی خواستار عدم انتصاب ایشان بودند!! حال چگونه است که ایشان انتصاب افراد و مشاوره با کسانی که نه تنها در ستاد آقای روحانی حضور نداشتند که از فعالان ستاد رقیب و از مخالفان دولت بوده اند را مصداق ذخیره نیروهای انسانی می‌دانند و با این استدلال لابد بخش اعظم این نیروهای انسانی مفید نیز دوستان و خویشاوندان سببی و نسبی جناب آقای سالار قاسمی هستند که به استناد همین ارتباط خونی اکنون حضور آنان در ستادهای رقیب نیر نادیده گرفته می‌شود!!

8- در پایان جوابیه آمده است:" نشریه‌ای که ادعای طرفداری از دولت تدبیر و امید را دارد، چگونه است که همواره به تخریب مدیران ارشد فرهنگی و سیاسی این دولت می‌پردازد. به نظر می‌رسد میزان برای شما همسویی مدیران با روش و منش هفته‌نامه تابان است نه اجرای برنامه‌های دولت تدبیر و امید!!". در پاسخ به این سخن نیز باید گفت که اولا:تابان درنهایت یک رسانه است بنابراین نه سودای انتصاب دارد و نه دغدغه اشغال پست‌های حساس سیاسی، بنابراین یک رسانه اولین وظیفه خود را در نقد، ارزیابی و انعکاس درست اخبار می‌بیند، بنابراین قیاس به نفس جوابیه ظاهرا بیشتر منبعث از کارکرد و نگرانی‌های یک صاحب منصب است تا یه فرد مطلع از قواعد رسانه ای.

 ثانیا،حمایت‌های تابان از جریان اصلاحات و منویات دولت تدبیرو امید چه در دوران طاقت فرسای دولت قبلی که بسیاری کنج عافیت گزیده بودند و چه در یک سال اخیر، نیازمند ادعا و اثبات و یا حتی تعامل با نمایندگان اول نیست! بلکه تابان قضاوت مردم را در این راستا کافی و وافی می‌داند و در نقد افراد نیز بیشتر از تعهد به خط و جناح به رعایت اصول مترقی دولت تدبیر و امید می‌اندیشد تا حمایت نعل به نعل از همه اعمال نیک و بد مدیران دولت.

نکته سوم آنکه بر خلاف تصور نویسنده که احتمالا با مشاهده انتصابات فامیلی در آموزش و پرورش استان به تعریف جدیدی از همسویی رسیده است اگر تابان همسویی را آنگونه که دیگران می‌فهمند، می‌فهمید دست به نقد عملکرد برخی کارگزاران دولت نمی زد و در فرصت‌های مختلف منویات دیگری همچون لابی گری با مسوولان به اصطلاح ارشد! را جایگزین شیوه رسانه ای خود می‌کردکه البته در آینده‌ای نه چندان دور پرده‌های قابل تاملی از این رفتارها درقالب گزارش‌هایی مستدل ارایه خواهد شد تا نشان داده شود که بده بستان‌های پشت پرده هیچ ارتباطی به سیاست‌های دولت نداشته و ندارد.