تدبیر و امید با فروتنی زیباست،نه با تکبر و خودبزرگبینی!
در آخرین اظهار نظر نفر اول اجرایی کشور در اجلاس رؤسای دانشگاهها و مدیران پارکهای علم و فناوری، منتقدان مذاکرات هستهاى و توافقات ژنو متهم به کمسوادی مىشوند. رئیس جمهور یک طرفه به قاضی مىرود و مذاکره کنندگان را افراد دانشگاهى و اهل علم و همه منتقدان را ـ که به زعم ایشان حتما غیر دانشگاهیاند ـ کم سواد معرفى مىکند. البته از این قسم افاضات از زبان دولتمردان و افراد منصوب و نزدیک به آنها به کرات در این چند ماه شنیده شده است.
شاید بزرگترین گناه منتقدان این باشد که نمىتوانند این دروغ بزرگ را از دولت راستگویان بپذیرند که توافق ژنو نه تنها آنچنان که ادعا مىشود یک مذاکره بردـ برد، بلکه پیروزى بزرگ هستهاى است! و لابد هرکس غیر از این بیاندیشد بیسواد است و بیسواد حق اظهار نظر ندارد؛ یک روز راننده تاکسی، یک روز نماینده مجلس، حالا هم همه منتقدان!
آقاى روحانى همانطور که رهبر فرزانه انقلاب همکاران شما را در انجام مذاکرات هستهاى فرزندان انقلاب نامیدند، ما هم آنها را فرزندان انقلاب مىدانیم، اما یادمان باشد که منتقدان به مشى مذاکره کنندگان هم فرزندان انقلابند، منتها معناى دیگرى از پیروزى در مذاکرات را فهم مىکنند و برداشتشان از سیاست و مملکتداری با گروه قبلى متفاوت است. از نظر این گروه از فرزندان انقلاب، پلمب شدن مراکز و تأسیسات هستهای و مهر و موم کردن تمام آنچه دانشمندان هستهاى به دست آوردهاند، گرفتن روح انقلابى از فرزندان انقلاب است. البته هیچ بعید نیست که در آینده همین دانشمندان هم به کمسوادى و بىسوادى محکوم شوند و به گوشهاى رانده شوند؛ هرچند اخبار دور و نزدیک حکایت از طرد همین جوانان غیرتمند و دانشمند از مراکز هستهای میکند.
همواره باید به خاطر داشته باشیم همه آنچه را که دستاورد مذاکرات ژنو میدانیم، به پشتوانه اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران و با هدایت و راهنمایی رهبر عظیمالشأن انقلاب اسلامی و پشتگرمی و حمایت مردم سلحشور و انقلابی ایران به دست آمده است و به هیچ وجه ما حق نداریم با سخنانی نسنجیده و ناپخته خللی در دژ استوار این ملت سترگ در مقابل دیوسیرتان جهانخوار ایجاد کنیم.
نکته دیگری که ذکرش شاید لازم باشد این است که به نظر میرسد کمی بیش از اندازه ما یانکیهای پشت میز را جدی گرفتهایم و به رغم نهیبهای رهبر فرزانهامان که همواره گفتهاند به آمریکاییها خوشبین نیستند، آنها را باور کرده و اتفاقا خوشبینانه عمل کردهایم. چرا باید ما شاهد گزافهگوییها و رجزخوانیهای گاه و بیگاه آنها باشیم و همواره مواظب باشیم دست از پا خطا نکنیم تا مبادا آنها چیزی را از زیر میز به روی میز بیاورند یا به معاملهی انشاءالله برد ـ بردی که با ما کردهاند، شک کنند و در عوض ما طرف مقابل را تیزهوش! و مؤدب! بنامیم. نگرانیم که چه چیزی را از دست بدهیم؟ آیا اینکار ما آنها را جریتر نخواهد کرد؟ پیشوای ما حضرت علیابن ابیطالب میفرمایند: «اگر کسی حق دیگری را به رسمیت بشناسد و آن دیگری حق او را به رسمیت نشناسد، این بردگی است و دین با بردگی موافق نیست.»
آقاى روحانى این ایام هم به سرعت چشم برهمزدنى خواهد گذشت و حافطه تاریخى ملت ایران خاطرات این دوره را ثبت خواهد کرد. همانطور که خودتان هم در سخنرانى اخیرتان فرمودهاید: «آینده تاریخ بر ما نمى بخشد.» خدا کند جمع جبرى همه آنچه در توافقات ژنو میدهیم و میگیریم، حیثیت ما را زیر سوال نبرد. خدا کند همانطور که اعلام میشود مذاکره کنندگان، غنیسازی را واقعاً حق ما بدانند؛ حق مسلم و غیر قابل تردید. چرا که به پایش خون دادهایم و حق معامله آن را نداریم. نیاز هم نداریم که کسی آن را به رسمیت بشناسد یا نشناسد. حواسمان باشد اعمال دولت، به ویژه تیم مذاکره کننده، زیر ذرهبین تیزبین مولایمان قرار دارد و این مجال مغتنمى که امروز در اختیار شماست، ممکن است در صورت قدرنشناسی از شما مضایقه شود؛ همچنانچه پیشتر نیز چنین شد. پس انشالله چنین مباد!
بزرگمرد روزهای بزرگ
این روزها متعلق است به امام خمینى (ره) بنیانگذار و معمار انقلاب اسلامى ایران، همو که به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب، به کلی جهت را عوض کرد و ورق را برگرداند. همو که روح عزت ملى را در مردم احیا کرد و عزت را به آنها بازگرداند.
این روزها متعلق به بزرگمردی است که با هوشمندی و ایمان و استقامت سرنوشت یک ملت را تغییر داد و نشان داد که در شرایط حساس تاریخی میتوان با مجاهدت و پایداری و با شوق و شور تصمیمی شرافتمندانه و شجاعانه گرفت و مردمی را که مصائب و سختیها را تحمل کردهاند با خود همراه کرد و با تلاش و هوشمندى به نقطهى امن و عزت و استقلال رساند.
ملت بزرگ ایران در انقلاب اسلامى کبیر خود که در چنین روزهایى در سال 1357 به اولین پیروزى تاریخى خود رسید، نشان داد صحنه تاریخ میتواند شاهد نمایش غرورانگیز اراده و همت یک ملت بزرگ باشد.
با این بودجهها مظلومیت بخش فرهنگ همچنان پابرجاست!
این روزها روزهای پرکار مجلس شورای اسلامیاست. نمایندگان شما در سه شیفت کاری بررسی لایحه بودجه را در دستور کار خود دارند. جدای از حساسیتی که بر روی کلیت این لایحه وجود دارد و نیازمند بحث و بررسیهای کارشناسانه است، به جهت حضور اینجانب در کمیسیون فرهنگی، گزارشی از کم و کیف این لایحه در بخش فرهنگ را در این مجال پیش روی شما میگذارم.
میدانیم و میدانید کمبود بودجه در بخش فرهنگ مسئله امروز و دیروز نیست، و متأسفانه به رغم اهمیت بسیار زیادی که امور فرهنگی دارند، در این بخش همواره نقصان وجود داشته است و این مربوط به این دولت و این دوره نیست و در همه دولتها، اعتبارات فرهنگی همواره بسیار کمتر از آنچه شایسته این بخش است بوده؛ به قسمی که ما بارها و بارها از زبان متولیان و دستاندرکاران این بخش عبارت مظلومیت فرهنگ را شنیدهایم. این را هم میدانیم که اگر در تخصیص منابع فرهنگی در لایحه ارسالی به مجلس تفکر درست و اصولی و واقعنگر حاکم نباشد، دست مجلس در افزایش و بسط و گسترش آن بسیار محدود و در حد چند درصد خواهد بود. پس لازم است ابتدا دولتها که خود نیز همواره بر اهمیت بخش فرهنگ تأکید میکنند، به این تأکیدات سمت و سویی عملی ببخشند.
با نگاهی به سهم فرهنگ در کل بودجه به عدد 4.5 درصد میرسیم. اگر از آن طرف به این موضوع نگاه کنیم بیش از 95 درصد اعتبارات ما در بخشهای دیگر هزینه میشود. این همان مفهوم مظلومیت بخش فرهنگ است. گرچه در کل بودجه فرهنگی امسال نسبت به سال گذشته با رشدی معادل 5 درصد همراه است، اما این مقدار اندک حتی توان مقابله با افزایش تورم سالیانه را ندارد و در مقابل افزایش هزینهها و کارمزدهای تولیدات فرهنگی کاری از پیش نخواهد برد. این اعتبارات، در خوشبینانهترین حالت و در صورت تحقق (چراکه در موارد متعددی همین اعتبارات مصوب هم مجالی برای تحقق نمییابند و مثالش در اعتبارات فرهنگی سال گذشته بسیار است) شرایطی را پیش روی ما میگذارد که بدتر از سال قبل است.
این یعنی باز هم ما از تأمین هزینههای تولیدات مراکز فرهنگی عاجز خواهیم ماند و این در حالی است که بسیاری از محصولات فاسد فرهنگی به وفور و رایگان در دسترس فرزندان ما قرار دارند و روز به روز تعداد و تنوع و راههای دسترسی به آنها افزایش تصاعدی مییابد؛ به قسمی که یک دفعه به خود میآییم و میبینیم باز با یک تکنولوژی جدید و جدیدتر مواجهیم. میخواهیم مقابله کنیم، میبینیم جیبها خالی است! بودجهها اندک است و باز این تنها فرهنگ است که از مظلومیت رنج میبرد.
این موضوع به زبانی دیگر در گزارشی که مرکز پژوهشهای مجلس منتشر کرده آمده است: «شرایط بحران اقتصادی باعث حذف کالاهای غیرضروری از سبد خانواده میشود، از همین رو حوزه کالاهای فرهنگی با بحران تقاضا و مصرف مواجه شده و تمایل اعضای جامعه به سمت مصرف کالای رایگان سمت و سو می یابد. علاوه بر این وجود و ارائه کالاهای فرهنگی رایگان رقیب در قالب برنامههای ماهوارهای و فضای مجازی (بازیهای رایگان) این فضا را تشدید می کند. در چنین فضایی جهتگیری سیاستی در لایحه بودجه باید به سمت تقویت اقتصاد فرهنگ، حمایت از دستگاهها و سازمانهای تأمین کننده کالاهای فرهنگی رایگان در جامعه باشد. علی رغم اینکه در لایحه سال 1393 اقداماتی در جهت تقویت اقتصاد فرهنگ صورت گرفته، اما هیچ نوع اولویتگذاری برای تأمین کالاهای فرهنگی رایگان مشاهده نمیشود. علاوه بر این در لایحه مذکور جهتگیری معطوف به شرایط خاص اقتصادی و در نظر گرفتن اولویتهایی در این خصوص برای بخش فرهنگ مشاهده نمیشود.»
از نقاط قوت این لایحه که انشاءالله با توجه مجلس به اهمیت آن مصوب خواهد شد این است که کلیه دستگاههای بهرهمند از بودجه عمومی کشور مکلف هستند حداقل یک درصد از اعتبارات تملک داراییهای سرمایهای خود را به خرید آثار هنری منقول و غیرمنقول اختصاص بدهند. همچنین کلیه اشخاص حقیقی و حقوقی غیردولتی مجازند دو درصد از درآمدهای خود را زیر نظر سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری صرف حفظ، احیاء و مرمت میراث فرهنگی کشور نمایند که هزینههای انجام شده در این زمینه جزء هزینههای مورد قبول مالیاتی آنها تلقی میشود. اگر این دو موضوع به تصویب نمایندگان برسد و دولت بلافاصله اجرای آن را عملیاتی بکند، با یک اطلاعرسانی خوب و مناسب ما بهتدریج شاهد افزایش نقدینگی در بخش فرهنگ خواهیم بود.
با توجه به وجود ابنیه تاریخی بسیار مهم استان قزوین و لزوم جذب مسافران و گردشگران برای بازدید از این مراکز، حفظ و مرمت این آثار و بهسازی و توسعه زیر ساختهای آن از اهمیت ویژهای برای ما برخوردار است. خوشبختانه در بودجه امسال پیشبینی شده است که شهرداریها پنج درصد هزینههای اقامتی مراکز اقامتی، رفاهی، گردشگری مسافرین و نظایر آن را اخذ و به حساب خاصی که به همین منظور تعیین می شود واریز نمایند و صددرصد منابع موضوع این بند را با تصویب شورای برنامهریزی و توسعه استان صرف توسعه گردشگری، صنایع دستی، حفظ، احیاء و مرمت آثار و ابنیه تاریخی، بهسازی محیط، حفاظت از محیط زیست کنند. این اقدام، با افزایش بودجه، دست شهرداریها را در توجه به این اماکن باز میگذارد و میتواند به توسعه صنعت توریسم در کشور، منجمله قزوین که از دیرباز مهد تمدن و فرهنگ بودهاست، بیافزاید.
- ۹۲/۱۱/۲۲