رئیس خانه مطبوعات هشدار داد؛ ابتذال در کمین نشریات محلی
چهارشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۲۷ ق.ظ
"برای اینکه حق حضور نیروهای جوان و فکرهای جدید را در عرصه مطبوعات از آنان دریغ نکنیم؛ وزارت فرهنگ و ارشاد باید در راستای اعطای مجوزهای جدید، حداقل نشریات نامنظم بیکیفیت را حذف کند و در این راستا سختگیرانه و بیاغماض عمل کند" این را رئیس خانه مطبوعات میگوید.
به گزارش قزوین فردا به نقل از (روزنامه ولایت 6 خرداد 94)سید عبدالعظیم موسوی، رئیس خانه مطبوعات استان قزوین ومدیر مسول روزنامه ولایت در نطق پیش از دستور خانه، به آسیبشناسی مطبوعات محلی پرداخت و گفت: وقتی دولت هنوز هم به نشریات یارانه میدهد و آنها را از دادن مالیات معاف کرده؛ معنیاش این است که تولید محصولات فرهنگی تابع ساز و کار اقتصادی نیست. سود ندارد و این راه خوبی برای کسب و کار سالم نیست و به همین دلیل عقلاً نمیتوان برای کاری که روی پای خودش بند نیست و باید کمک دولتی بگیرد؛ بدون افزایش کمک دولتی، مجوز بیرویه صادر کرد.
او گفت: این کار باعث میشود متقاضی مجوز، زیاد میشود زیرا بدون هیچ بررسی و ایجاد تمایزی ـ که با وجود برنامه ارشاد ایجاد تمایز به این سادگی ممکن نیست ـ بخشی از یارانهای را که تا دیروز به یکی پرداخت میشد تا به سختی روزگار بگذراند، به گروهی پرداخت میکند که همان راه پر فراز و نشیب و همراه با سختی را آغاز کند. نتیجه چه میشود؟ کاش فقط تقسیم سختی بود با حفظ کیفیت و اخلاق اما عملا اتفاقی که نباید بیفتد، میافتد، یعنی ظهور ابتذال در شکلهای مختلف و انحاء متفاوت.
موسوی بر این باور است که "آنچه که ما امروز با آن مواجه هستیم نه فقر اقتصادی و نه فقر فرهنگی، بلکه ابتذال است. در شکلهای مختلف! مظاهر ابتذال در نشریات متعدد هستند"
موسوی در ادامه ابتذال سیاسی را اولین نوع ابتذال فرهنگی دانسته و تاکید کرد: مجوزهای نشریات را تاکنون افراد پرنفوذ میگرفتند و آن را معمولا به اجاره گروهی میدادند که هزینههایش را در بیاورد. 4 تا خط قرمز هم اعلام میکردند که میشد مرام نامه نشریه؛ گردانندگان هم نباید چشمداشتی به یارانه دولتی میداشتند که به حساب مدیرمسئول واریز میشد! در بزنگاهها هم که انتخاباتی باشد، حضورها پررنگ میشود یا به نفع مدیرمسئول یا در مقابل حق الزحمهای! به نفع یک همفکر و گاهی غیرهمفکر! چه اشکالی دارد مگر؟ کالاست دیگر چه فرقی میکند چه کسی پول بدهد؟
اما ابتذال فرهنگی، قسم دیگر این آسیب فرهنگی است که به دید رئیس خانه مطبوعات اکنون گریبانگیر مطبوعات شده است.
او در این باره گفت: روزنامه نگاری که باید جایگاه محترمی داشته باشد و در عمل و نه در حرف، حرفهاش رکن چهارم دموکراسی باشد و لااقل خودش آن را قبل از همه قبول داشته باشد؛ باید سواد داشته باشد که بتواند افکار عمومی را نمایندگی کند؛ در کمال بیفرهنگی به خبرنگارش میگوید که حقوق نداریم. بیمه نداریم، حقالتحریر نداریم. اگر آگهی و رپرتاژ گرفتی، بیست درصد مال تو و هشتاد درصد مال من و لطف میکند که اگر کارت هدیهای چیزی گرفتی مال خودت، (یک خبرنگار امروز به من گفت که کارت هدیه را هم از من میگرفتند!) این میشود که در جلسه مصاحبه مطبوعاتی هفتاد خبرنگار شرکت میکند در استانی که هفت نشریه ندارد که تاریخ انتشار لایتغیر و منظم داشته باشد. یا روی دکه روزنامهفروشی خود نمایی کند. این حضورهای هفتاد نفره هم نه در همهی مصاحبههای مطبوعاتی بلکه فقط در مصاحبههایی که در آن کارتی رد و بدل بشود، اتفاق میافتد. این چنین است که اخیرا بعضی ادارات در دعوتنامه مینویسند به دلیل کمبود جا از هر نشریه فقط یک نفر! این یعنی ابتذال فرهنگی
به گفته موسوی، در ابتذال اخلاقی "وقتی قرار باشد حضور به هر قیمتی باشد؛ گاهی شنیده میشود بعضی از مرزها هم در نوردیده میشود."
رئیس خانه مطبوعات در ادامه نطق خود به راهکارها اشاره کرد و گفت: اقتصاد دمپینگ باعث میشود تولیدکنندگان خرده پا از بین بروند یا در هم ادغام شوند. بنابراین اگر دستی وارد بازار میشود دستی دیگر خود را با کیفیت موجود بازار و قیمت تطبیق میدهد و اگر نتوانست کار را رها میکند. این عمل در کار فرهنگی انجام پذیر نیست. در کار فرهنگی، برخلاف اقتصاد ابتذال یکی بر دیگری بیتاثیر نیست.
او در ادامه با آوردن مصداقی نوشته است: تولیدکننده ماکارونی گران و بیکیفیت و تاریخ گذشته باعث رونق بازار تولید کننده ماکارونی با کیفیت و قیمت مناسب میشود، در حالی که در کار فرهنگی، میل به ابتذال در یک واحد؛ به سرعت آن را به نوع آن تسری میدهد. با وجود چند نشریه مبتذل متاسفانه نشریات دارای ماهیت فرهنگی و اطلاعرسانی هم ضربه میخورند. زیرا تمیز سره از ناسره در این عرصه به راحتی تولیدات اقتصادی نیست و در تولیدات اقتصادی چیزی به غیر از محصول قابلیت فروش ندارد!
به گزارش قزوین فردا به نقل از (روزنامه ولایت 6 خرداد 94)سید عبدالعظیم موسوی، رئیس خانه مطبوعات استان قزوین ومدیر مسول روزنامه ولایت در نطق پیش از دستور خانه، به آسیبشناسی مطبوعات محلی پرداخت و گفت: وقتی دولت هنوز هم به نشریات یارانه میدهد و آنها را از دادن مالیات معاف کرده؛ معنیاش این است که تولید محصولات فرهنگی تابع ساز و کار اقتصادی نیست. سود ندارد و این راه خوبی برای کسب و کار سالم نیست و به همین دلیل عقلاً نمیتوان برای کاری که روی پای خودش بند نیست و باید کمک دولتی بگیرد؛ بدون افزایش کمک دولتی، مجوز بیرویه صادر کرد.
او گفت: این کار باعث میشود متقاضی مجوز، زیاد میشود زیرا بدون هیچ بررسی و ایجاد تمایزی ـ که با وجود برنامه ارشاد ایجاد تمایز به این سادگی ممکن نیست ـ بخشی از یارانهای را که تا دیروز به یکی پرداخت میشد تا به سختی روزگار بگذراند، به گروهی پرداخت میکند که همان راه پر فراز و نشیب و همراه با سختی را آغاز کند. نتیجه چه میشود؟ کاش فقط تقسیم سختی بود با حفظ کیفیت و اخلاق اما عملا اتفاقی که نباید بیفتد، میافتد، یعنی ظهور ابتذال در شکلهای مختلف و انحاء متفاوت.
موسوی بر این باور است که "آنچه که ما امروز با آن مواجه هستیم نه فقر اقتصادی و نه فقر فرهنگی، بلکه ابتذال است. در شکلهای مختلف! مظاهر ابتذال در نشریات متعدد هستند"
موسوی در ادامه ابتذال سیاسی را اولین نوع ابتذال فرهنگی دانسته و تاکید کرد: مجوزهای نشریات را تاکنون افراد پرنفوذ میگرفتند و آن را معمولا به اجاره گروهی میدادند که هزینههایش را در بیاورد. 4 تا خط قرمز هم اعلام میکردند که میشد مرام نامه نشریه؛ گردانندگان هم نباید چشمداشتی به یارانه دولتی میداشتند که به حساب مدیرمسئول واریز میشد! در بزنگاهها هم که انتخاباتی باشد، حضورها پررنگ میشود یا به نفع مدیرمسئول یا در مقابل حق الزحمهای! به نفع یک همفکر و گاهی غیرهمفکر! چه اشکالی دارد مگر؟ کالاست دیگر چه فرقی میکند چه کسی پول بدهد؟
اما ابتذال فرهنگی، قسم دیگر این آسیب فرهنگی است که به دید رئیس خانه مطبوعات اکنون گریبانگیر مطبوعات شده است.
او در این باره گفت: روزنامه نگاری که باید جایگاه محترمی داشته باشد و در عمل و نه در حرف، حرفهاش رکن چهارم دموکراسی باشد و لااقل خودش آن را قبل از همه قبول داشته باشد؛ باید سواد داشته باشد که بتواند افکار عمومی را نمایندگی کند؛ در کمال بیفرهنگی به خبرنگارش میگوید که حقوق نداریم. بیمه نداریم، حقالتحریر نداریم. اگر آگهی و رپرتاژ گرفتی، بیست درصد مال تو و هشتاد درصد مال من و لطف میکند که اگر کارت هدیهای چیزی گرفتی مال خودت، (یک خبرنگار امروز به من گفت که کارت هدیه را هم از من میگرفتند!) این میشود که در جلسه مصاحبه مطبوعاتی هفتاد خبرنگار شرکت میکند در استانی که هفت نشریه ندارد که تاریخ انتشار لایتغیر و منظم داشته باشد. یا روی دکه روزنامهفروشی خود نمایی کند. این حضورهای هفتاد نفره هم نه در همهی مصاحبههای مطبوعاتی بلکه فقط در مصاحبههایی که در آن کارتی رد و بدل بشود، اتفاق میافتد. این چنین است که اخیرا بعضی ادارات در دعوتنامه مینویسند به دلیل کمبود جا از هر نشریه فقط یک نفر! این یعنی ابتذال فرهنگی
به گفته موسوی، در ابتذال اخلاقی "وقتی قرار باشد حضور به هر قیمتی باشد؛ گاهی شنیده میشود بعضی از مرزها هم در نوردیده میشود."
رئیس خانه مطبوعات در ادامه نطق خود به راهکارها اشاره کرد و گفت: اقتصاد دمپینگ باعث میشود تولیدکنندگان خرده پا از بین بروند یا در هم ادغام شوند. بنابراین اگر دستی وارد بازار میشود دستی دیگر خود را با کیفیت موجود بازار و قیمت تطبیق میدهد و اگر نتوانست کار را رها میکند. این عمل در کار فرهنگی انجام پذیر نیست. در کار فرهنگی، برخلاف اقتصاد ابتذال یکی بر دیگری بیتاثیر نیست.
او در ادامه با آوردن مصداقی نوشته است: تولیدکننده ماکارونی گران و بیکیفیت و تاریخ گذشته باعث رونق بازار تولید کننده ماکارونی با کیفیت و قیمت مناسب میشود، در حالی که در کار فرهنگی، میل به ابتذال در یک واحد؛ به سرعت آن را به نوع آن تسری میدهد. با وجود چند نشریه مبتذل متاسفانه نشریات دارای ماهیت فرهنگی و اطلاعرسانی هم ضربه میخورند. زیرا تمیز سره از ناسره در این عرصه به راحتی تولیدات اقتصادی نیست و در تولیدات اقتصادی چیزی به غیر از محصول قابلیت فروش ندارد!
او معتقد است وزارت فرهنگ و ارشاد باید نظارت بیشتری داشته باشد: برای اینکه حق حضور نیروهای جوان و فکرهای جدید را در عرصه مطبوعات از آنان دریغ نکنیم؛ وزارت فرهنگ و ارشاد باید در راستای اعطای مجوزهای جدید، حداقل نشریات نامنظم بیکیفیت را حذف کند و در این راستا سختگیرانه و بیاغماض عمل کند. اگر اجاره دادن نشریات غیرقانونی است و اگر هر نشریهای باید دفاتر قانونی پلمب شده تحت نظارت اداره کل فرهنگ و ارشاد داشته باشد و اگر هر نشریه باید حداقل نصف ترتیب مجوز گرفته شده را در سال منتشر کند و اگر نشریهای نشریه است که باید در روز معینی از هفته یا ماه کند، این موارد سخت گیرانه نظارت و اعمال قانون شود، این همان بود که در جلسه با معاونت محترم مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عرض ایشان رساندم.
البته او تنها ارشاد را مکلف به نظارت نمیداند، که خود نشریات را هم در از بین بردن این آسیب سهیم میداند.
بنا به گفته او "نشریات وزین و با اصل و نسب که به سختی میگذرانند اما تن به ذلت ابتذال ندادند؛ باید در برابر ابتذالیون قد علم کنند. درست است که اهل ابتذال کارشان چون بر مدار اخلاق نیست؛ هزینه و زحمت زیادی را متوجه نشریات وزین میکنند و بلافاصله دعوای ابتذال را به دعوای جناحی تبدیل میکنند اما در بلندمدت همین عینیت یافتن تفاوت و اختلاف باعث میشود صف ابتذالیون از صف نشریات وزین جدا شود."
رئیس خانه مطبوعات در پایان به وظیفه خانه در حل این آسیب پرداخته و تاکید کرد: وظیفه خانه مطبوعات هم البته این است که موازینی را اعلام کند؛ هرچند بدون پشتوانه اجرایی، حداقل اعلام برائت کند از افراد بیکاری که از چند نشریه بینام و نشان سراسری یک نامه در جیب دارند و به این اداره و آن کارخانه سرک میکشند و هیچ خبری توسط آنها در نشریهای چاپ نمیشود، اما به شکار کارتهای اعتبار و اعتبار روزنامهنگاری ادامه میدهند.
او بر این باور است که "خانه مطبوعات میتواند با تعامل با ادارات و استانداری و خصوصا اداره کل ارشاد اسلامی چارچوبهایی را اعلام کند تا اهل ابتذال منزوی شوند یا به صراط فرهنگ و چهارشنبه 6 خرداد 1394
البته او تنها ارشاد را مکلف به نظارت نمیداند، که خود نشریات را هم در از بین بردن این آسیب سهیم میداند.
بنا به گفته او "نشریات وزین و با اصل و نسب که به سختی میگذرانند اما تن به ذلت ابتذال ندادند؛ باید در برابر ابتذالیون قد علم کنند. درست است که اهل ابتذال کارشان چون بر مدار اخلاق نیست؛ هزینه و زحمت زیادی را متوجه نشریات وزین میکنند و بلافاصله دعوای ابتذال را به دعوای جناحی تبدیل میکنند اما در بلندمدت همین عینیت یافتن تفاوت و اختلاف باعث میشود صف ابتذالیون از صف نشریات وزین جدا شود."
رئیس خانه مطبوعات در پایان به وظیفه خانه در حل این آسیب پرداخته و تاکید کرد: وظیفه خانه مطبوعات هم البته این است که موازینی را اعلام کند؛ هرچند بدون پشتوانه اجرایی، حداقل اعلام برائت کند از افراد بیکاری که از چند نشریه بینام و نشان سراسری یک نامه در جیب دارند و به این اداره و آن کارخانه سرک میکشند و هیچ خبری توسط آنها در نشریهای چاپ نمیشود، اما به شکار کارتهای اعتبار و اعتبار روزنامهنگاری ادامه میدهند.
او بر این باور است که "خانه مطبوعات میتواند با تعامل با ادارات و استانداری و خصوصا اداره کل ارشاد اسلامی چارچوبهایی را اعلام کند تا اهل ابتذال منزوی شوند یا به صراط فرهنگ و چهارشنبه 6 خرداد 1394
- ۹۴/۰۳/۰۶