بیانیه تشکل های دانشجویی دانشگاه امام خمینی(ره) در حمایت ازآیت الله عابدینی واعتراض به انتصابات استاندار قزوین ،در پاسخ به یاوه سرایی های مافیای قدرت و ثروت استان قزوین
قزوین فردا / "من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطه سالوسی و اسلام نمایی بعضی افراد ذکری از آنان کرده و تمجیدی نمودهام، که بعد فهمیدم از دغلبازی آنان اغفال شدهام. آن تمجیدها در حالی بود که خود را به جمهوری اسلامی متعهد و وفادار مینمایاندند، و نباید از آن مسائل سوء استفاده شود. و میزان در هرکس حال فعلی او است."
بخشی از وصیتنامه سیاسی الهی حضرت امام خمینی (ره)
استان قزوین در هفته های اخیر شاهد برخی تغییرات در سطوح مدیریتی استان به ویژه انتصاب استاندار جدید بود که این انتصاب در شرایطی که کشور در آستانه پنجمین دوره از انتخابات مجلس خبرگان رهبری و دهمین دوره از انتخابات مجلس شورای اسلامی قرار دارد ، گمانه زنی های متعددی را نسبت به برخی اقدامات احتمالی دولت و جریان وابسته به آنان در آستانه این واقعه مهم در پی داشته است. با توجه به اینکه در آستانه انتخابات آنچه بیش از هر چیز ، فضای عمومی جامعه بدان نیاز دارد آرامش تؤام با عقلانیت است لیکن استاندار محترم در همین روزهای آغازین ورود به استان ، دست به انتصابات سراسیمه و به دور از بهره گیری از خرد جمعی و مشورت با دلسوزان واقعی استان زده اند. اینگونه اقدامات استاندار جدید که در همین ابتدا منجر به ایجاد تنش و حاشیه سازی در استان شده است از دو واقعیت تلخ حکایت دارد ؛ اول آنکه ایشان با کمال تأسف از اراده و اقتدار لازم برای مدیریت استان بی بهره اند چرا که تمامی شواهد و قرائن و نوع انتصابات صورت گرفته حاکی از تبعیت بی شائبه ایشان از جماعت اندک حامی فتنه و باند مافیایی قدرت و ثروت استان می باشد و ثانیاً اینگونه اقدامات از عدم اطلاع و اشراف ایشان نسبت فضای سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی استان قزوین به ویژه شهر دارالمؤمنین قزوین حکایت دارد.
اما انگیزه اصلی ما دانشجویان از نگارش این بیانیه نه نقد عملکرد استاندار که پاسخگویی به یاوه سُرایی های باند مافیایی قدرت و ثروت استان و هتاکی آنان نسبت به امام جمعه محترم شهر قزوین و نماینده ولی فقیه در استان ، حضرت آیت الله عابدینی می باشد.
چندی پیش و در مراسم تودیع و معارفه استاندار جدید ، آیت الله عابدینی طی بیاناتی ابراز داشتند: ” انتظار ما از استاندار جدید این است که از این بستر دوستان متدین و انقلابی از اقشار و جناح های مختلف بهره ببرد … آقای روزبه با عملکرد مناسب خود آرامش را در فضای سیاسی استان حاکم کردند … امام راحل عبارت «خان زده» را برای برخی از مناطق کشور به کار میبردند و متاسفانه استان قزوین نیز جزء همین مناطق خان زده است و عدهای قدرت طلب به استان آسیب های جدی وارد کردند و زمینه زندانی شدن افراد بیگناه را فراهم کردند.”
بلافاصله پس از این بیانات ، یکی از نشریات زرد استان که در اصل می توان از آن به تریبون پوسیده باند مافیایی قدرت و ثروت استان نیز تعبیر نمود اقدام به هتاکی و بیان مطالب خلاف واقع نسبت به امام جمعه محترم کرد. اگرچه آیت الله عابدینی با صراحت مرجع ضمیر عبارت “خان زده” را معین نفرموده بودند اما باند مذکور که در طول سالیان اخیر همواره خود را در میان افکار عمومی مردم قزوین در مظان اتهام می پندارد _ که صد البته پندار درستی است _ خود ، مرجع واقعی ضمیر را مشخص ساخت و با دستپاچگی تمام ، همچون گذشته با بیان مطالب سراسر دروغ ، درصدد فرار به جلو و رفع اتهام از همان مرجع ضمیر برآمد.
انتشار این مطالب خلاف واقع در نشریه زرد مذکور ، حاکی از این واقعیت است که باند مافیایی قدرت و ثروت استان از محبوبیت روز افزون این دانشمند برجسته و خطیب توانا آیت الله عابدینی در میان افکار عمومی جامعه به ویژه جوانان احساس خطر نموده و بیانات روشنگرایانه ایشان را مانعی بر سر راه منویات سوداگرایانه خویش می پندارند. به همین دلیل است که وحشت زده و هراسان با دستان لرزان اقدام به قلم فرسایی نموده و درصدد است تا از شیخ مفسد ، مدرس بسازد و وی را یار غار امام و مطیع امر رهبر و حامی حقوق مستضعفان و محرومان بنمایاند. حال آنکه علیرغم پندار باطل آنان ، حافظه تاریخی مردم استان ، وقایع عبرت آموز سه دهه اخیر را از یاد نبرده است که در ذیل به برخی از آنها اشاره می کنیم.
به عنوان یکی از نمونه هایی که حاکی از تقابل مسبوق به سابقه شیخ مفسد با ائمه جمعه استان است به نامه حضرت آیت الله باریک بین امام جمعه وقت قزوین خطاب به مقام معظم رهبری و روایت تاریخی آن اشاره می کنیم: در شهریور ۱۳۷۰ به دنبال تغییر آقای رضوی فرماندار وقت شهرستان قزوین که فردی انقلابی و اهل میبُد یزد بود و انتصاب آقای تاجیک (فردی معتاد ، اهل کرج و یکی از سرمایه داران هشتگرد) به عنوان فرماندار از سوی وزارت کشور و استاندار زنجان که با دخالت مستقیم شیخ قدرت علیخانی صورت گرفته بود ، حضرت آیت الله باریک بین در خطبه های نماز جمعه مورخه ۸/۶/۱۳۷۰ علیخانی را به شدت مورد عتاب قرار می دهند و خطاب به وی می فرمایند: “شما چرا در امور شهر دخالت می کنید در حالیکه در شهر قزوین مسئولیتی ندارید و …” به دنبال این موضع گیریِ آیت الله باریک بین ، اختلاف آقای علیخانی و ایشان بار دیگر آشکار می شود و بلافاصله پس از این موضع گیری، مردم پس از اقامه نماز جمعه اقدام به برگزاری راهپیمایی و سردادن شعارهایی همچون مرگ بر شیخ قدرت می نمایند. این راهپیمایی ها و تجمعات ، هفته ها به طول می انجامد و سرانجام موجب عزل علیخانی از مسئولیت مهم بازرسی کل نیروی انتظامی کشور و اخراج وی از شهر قزوین می شود. در همین راستا در مورخه 70/6/23 آیت الله باریک بین طی نامه ای خطاب به مقام معظم رهبری و رونوشت آن به رؤسای سه قوه و یادگار امام راحل مرحوم حجت الاسلام سید احمد خمینی ، قضایای مذکور را به اطلاع معظم له می رسانند که در قسمت هایی از این نامه آمده است: ” آقای شیخ قدرت علیخانی با توجه به ارتباط خود با بعضی از مسئولین اجتماعی، سیاسی و قضایی کشور در عزل و نصب مسئولین استان زنجان بویژه شهرستان قزوین و بخشهای تابعه دخالت مستقیم نموده و در تصمیم گیری های مختلف اعمال نفوذ می نماید. در این راستا ظلم ها و تجاوزها به حقوق حقه مردم روا می دارد ……. و هم اکنون که با دست مرحمت و لطف حضرتعالی در گذشته از رأس کمیته انقلاب اسلامی برکنار شده ، مع الوصف با داشتن مسئولیت مهم بازرسی کل نیروهای انتظامی کشور و ایادیش خصوصاً در نیروی انتظامی و با توجه به قدرت طلبی و سلطه جویی ایشان ، انقلاب اسلامی را که به رهبری بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی(ره) رسیده و با هدایت آن حضرت تداوم دارد ، در منطقه به زیر سؤال برده و خون هزاران شهید و معلول و فداکاری امت حزب الله را پایمال می نماید. لذا از آن مقام معظم ولایت امر مسلمین استدعا داریم دستور فرمایند ضمن برکناری ایشان از تمامی مسئولیت های نظامی و کشوری ، زمینه اظهار تظلم مردم ستمدیده منطقه با آزادی کامل از مشارالیه فراهم گردد.”
خاطر نشان می سازد حضرت آیت الله خامنه ای در اواخر عمر با برکت امام راحل و در زمان تصدی پست ریاست جمهوری ، آقای علیخانی را به دلیل اعتراضات گسترده مردم از ریاست کمیته انقلاب اسلامی شهرستان قزوین خلع و حتی ایشان را از تردد در منطقه قزوین نهی می کنند. اما شیخ مفسد گستاخانه در سالهای پس از رحلت امام همچنان در شهر قزوین تردد می کرد و در دستگاههای مختلف اعمال نفوذ می نمود.
به عنوان نمونه ای دیگر ، آیت الله بروجردی رئیس اسبق شعبه ۲۷ دیوان عالی کشور نیز در تاریخ 78/10/30 طی نامه ای خطاب به مسئولین محترم شورای نگهبان اینگونه بیان می دارند: ” احتراماً اگر شیخ قدرت علیخانی به مجلس دوره ششم راه پیدا کند، صرفنظر از خطرات احتمالی آینده وی با سابقه ای که از وی داریم، تأیید نامزدی ایشان در انتخابات آینده به نظر می رسد مساوی است با ۱) نادیده گرفتن نهی مقام معظم رهبری مدظله العالی از تردد ایشان در منطقه که موجب تفرقه افکنی است. ۲) تفسیق عملی و بالملازمه ی ائمه جمعه استان قزوین و نمایندگان محترم ولی فقیه و متهم کردن آنها به اِعمال اغراض شخصی با نامبرده که این معنی برخلاف عدالت آنهاست. ۳) خوشحال کردن خوانین منطقه و وابستگان به رژیم گذشته. ۴) مأیوس کردن حزب الله و خانواده های معظم شهداء و اکثریت قاطع روحانیت آن سامان. لذا شورای محترم نگهبان را از تأیید صلاحیت این بی صلاحیت و قدرت طلب بی تقوی بر حذر می داریم”.
- ۹۴/۰۹/۲۰