چرا این همه سر و صدا برای اجرای حدود اسلامی؟
سه شنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۵۰ ب.ظ
قزوین فردا / احمد خورگامی رییس شورای سیاست گذاری هفته نامه افق آینده در حرف اول این هفته نامه (16 خرداد95 شماره 173) در مطلبی با عنوان"چرا این همه سر و صدا برای اجرای حدود اسلامی؟" در تحلیل وقایع اخیر قزوین نوشت:ماجرای مهمانی مختلط و بازداشت 35 نفر و اجرای حکم شلاق برای دستگیرشدگان در طول هفته گذشته به سوژه مهمی تبدیل شده بود تا حدی که بازتاب های مخالفین و موافقین به فراتر از مرزهای جغرافیایی استان و کشور نیز رفت، از حمایت معاون اول قوه قضائیه از اجرای این حکم تا بیانیه حقوق بشری کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل بر علیه جمهوری اسلامی، تشکل های مختلفی نیز حمایت یا محکوم نمودند.
رسانه ها نیز نقش مهمی در ایجاد فضای به وجود آمده داشتند، بویژه شبکه های مجازی و تلگرام، از دست به دست شدن عکس های افراد شلاق خورده که، تصاویرش اصلا مربوط به این ماجرا نبود و باقی ماجراها. بعضی دوستان طی
تماس های حضوری و تلفنی نیز پیشنهاد دادند که در خصوص موضوع حتما مطلب بنویسیم. یکی از دوستان بسیار مذهبی و متدین که اتفاقا از خانواده معظم شهدا نیز هستند با شنیدن خبرها و ناراحتی بسیار به بنده تماس گرفتند که آقا حتما این هفته در افق مطلب بنویسید و اعتراض نمایید به شلاق زدن دانشجوها، و البته بنده ایشان را آرام کردم و قول دادم که حتما بنویسم...
یادم آمد چند سال پیش یک رفتگر مشهدی یک کیف میلیاردی را پیدا کرده بود و به صاحبش برگردانده بود و این موضوع آن قدر اتفاق عجیبی به نظر می آمد که به سوژه اخبارهای سراسری از رسانه ملی تبدیل شده بود و برخی روزنامه های مهم اقتصادی تا 3 ماه سرمقاله خود را به این موضوع ارزشمند اختصاص داده بودند...
آن ایام به برخی دوستان عرض
می کردم، که آنقدر از ارزش ها و اصول اخلاقی دور شده ایم که شخصی کیفی را پیدا کرده و محتویاتش هر چه که بوده، کم یا زیاد، به خودش تعلق نداشته و کیف را به صاحبش برگردانده، حالا باید به سوژه 1 کشور تبدیل شود.
دقیقا ماجرای امروز ما نیز همین است، آن قدر نسبت به این مسائل پیرامون خود بی تفاوت بوده ایم، امر به معروف و نهی از منکر نیز که از فروع دین و اصول بسیار سفارش شده است، کلا منسوخ گردیده، اختلاط زن و مرد در جامعه، خیابان ها، محیط کار و ... عادی شده و البته کارها از این هم فراتر رفته، ازدواج و تشکیل خانواده جایش را به ازدواج سفید و هم خانگی و دوستی های غیر هم جنس داده، مهمانی و یا پارتی های به این شکل به حدی افزایش یافته که از شمارش فزون است، کما اینکه پس از این ماجرای 35 نفر نیز یک ماجرای 47 نفره دیگر در قزوین کشف و محاکمه و شلاق خوردند که لابد مسئولان محترم قضایی نیز تحت تأثیر این فشارهای روانی خبرش را منتشر نکردند. بله آنقدر فساد و ابتذال در جامعه عادی شده که در یک پارتی در اطراف شهر و با حضور 35 نفر دانشجو و غیر دانشجو، فرقی نمی کند، با وضعیتی عریان و نیمه عریان، به همراه مقادیر زیادی مشروبات الکلی بازداشت می شوند، و حد شرعی و اسلامی در محکمه قضایی برای آن ها اجرا می گردد و مورد شگفتی و حیرت همگان می شود.
البته به جز شیوع ابتذال و عادی شدن فساد در جامعه، شاید دلایل دیگری نیز وجود دارد که باعث شگفتی اجرای این حکم شده است و یکی از دلایل سرعت اجرای حکم بوده است، هر چند تسریع در اجرای حکم
می تواند به تقویت جنبه بازدارندگی جرم بپردازد، اما نگاه متفاوت مسئولان محترم قضایی به
پرونده ها بیشترین عامل تبادر سؤال به اذهان می شود، که پس اجرای حکم در ظرف 24 ساعت امکان پذیر است؟ پس چطور برخی از پرونده های قضایی ماه ها و سال ها فرآیند رسیدگی و قضاوتش طول می کشد؟
بنده سراغ دارم پرونده ای را که ارسالش از دادگاه عمومی و کیفری به دادسرا برای تحقیق و یا تکمیل پرونده و بالعکس، در مرحله مسافت دروازه رشت تا کوثر دو تا سه هفته طول کشیده که اگر این مسیر قرار بود پیاده نیز طی شود قطعا به مراتب سریعتر از این زمان امکان جابجایی داشت. لذا بنده به سهم خودم ضمن تقدیر و تشکر از مسئولین محترم قضایی، خصوصا دادستان محترم قزوین و همچنین رئیس کل محترم دادگستری استان، جهت حساسیت نسبت به اجرای حدود الهی و پیشگیری از وقوع جرم، درخواست دارم تا نسبت به رسیدگی سایر پرونده ها در محاکم قضایی استان نیز سرعت عمل بیشتری بوجود بیاید.
- ۹۵/۰۳/۱۸