قزوین فردا

اکنون، حاج قاسم اصغری ترکانی پیرمردی که به صفا و خلوصش تمام محله 17 شهریور تهران شهادت می‌دهند به آرزوی دیرینش رسیده بود و تنها هفته ای بعد از آن بود که این مرد خدا، دیدار حق را لبیک گفت و میهمان فرزندان شهیدش شد.

مراسم سوم و هفتم حاج قاسم، پدر شهیدان شیخ علی اکبر، شیخ علی اصغر و محمدرضا اصغری ترکانی در همان محله قدیمی شان در منطقه 17 تهران برگزار شد. استقبال پرشور دوستداران این خانواده سرافراز باعث شد تا مسجد صاحب الزمان در کوی 17 شهریور بارها از ازدحام جمعیت پر و خالی شود.

تربیت فرزندان با رزق حلال

در این مراسم حجت الاسلام ابوترابی نایب رئیس مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: تربیت چنین فرزندان ایثارگری جز با شیوه‌های تربیت اسلامی که بخش بزرگی از آن به چگونگی کسب درآمد حلال است، میسر نیست.

وی با اشاره به اینکه چند سال قبل در بازدید از مناطق الموت از نزدیک با کارهای خیرخواهانه این پیر غلام اهل بیت آشنا شدم، عنوان کرد: وجود مرحوم اصغری ترکانی برای منطقه الموت منشا آثار و برکات بی‌شماری بود به طوری که در بازدید از فعالیت‌های شورای اسلامی الموت خدمات ارزشمند این بزرگوار منشا برکات بسیاری شده بود و این مهم در همان دیدار ما به روشنی قابل مشاهده بود.

دیدار نایب رییس مجلس با مادر شهیدان اصغری ترکانی

ابوترابی ضمن دیدار با مادر شهیدان اصغری با تسلیت به این مادر فرهیخته و ایثارگر، داشتن چنین فرزندانی را به وی تبریک گفت و از صبر او در برابر تحمل رنج و سختی های شهادت فرزنندانش تشکر و قدردانی کرد.

حاج قاسم بعد از شهادت سومین فرزندش محمدرضا که پیکر او نیز هم اکنون در حاج عمران مانده است، جلای وطن کرد و به منطقه الموت بار سفر بست و کشاورزی را بعد از بازنشستگی از بانک ملی پیشه خود ساخت.

مسجد ساخت و به آبادانی روستاهای اطراف پرداخت. وجودش برای اهالی الموت مایه خیرو برکت شده بود. دوست داشت تا خود نیز گمنام بماند مانند فرزندان شهیدش.

قرائت وصیت‌نامه پدر شهیدان اصغری ترکانی

در مراسم ختمش وصیت نامه حاج قاسم را روایت کردند که چیزی نبود جز دعوت به توکل و صبر در برابر شدائد. این ها همه زندگی حاج قاسم بود، کسی که حتی یک بار نیز در وصیت نامه ای که قرائت شد اشاره ای هر چند خرد، به سه فرزند شهیدش نکرده بود. گویی که معامله اش با خدا تمام و کمال انجام شده بود.

وصیتش این بود که درهمان ورودی مسجد بسیار بزرگی که خود با دستانش در الموت بنا نهاده بود دفن شود تا خاک پای نمازگزارن باشد.

دوستان بسیاری به خادم الحسین بودن حاج قاسم شهادت دادند. پیرمرد، تعزیه خوان قهاری بود و عشق به اربابش باعث شده بود تا عاشورای هر سال جمعی از تعزیه خوانان مشهور کشور را، به همان محله قدیمی 17 شهریور دعوت کند تا در رثای حسین ( ع ) ناله سر دهند.

بخش دیگری از وصیت نامه حاج قاسم خطاب به تمام افرادی بود که وی آنان را می شناخت و آن عبارت بود از حمایت محض از ولایت فقیه.

به احترام مردی که سی سال چفیه بر گردن داشت

این تمام زندگی حاج قاسم بود. مردی که به احترام شهیدانش سی سال چفیه را از گردنش به زمین نگذاشت.
مردی که در همان صفا و خلوصش تنها بعد از یک هفته در آغوش کشیدن علی اصغر شهیدش، دعوت معبود را لبیک گفت و به دیدار سه فرزند شهدیدش شتافت.

قابل ذکراست که پیکر یکی از فرزندان شهید این مرحوم یعنی شهید علی اصغر اصغری بعد از 31 سال در تفحص های اخیر کمیته جستجوی مفقودین از طریق پلاکش شناسایی شده بود که چند هفته پیش در معراج شهدای تهران به خانواده‌اش رسید.

علی اصغر اصغری ترکانی به عنوان طلبه بسیجی در سال 62 و در سن 20 سالگی از شهر مقدس قم به جبهه های جنوب اعزام شد و بعد از مدتی به دلیل توانایی هایش به عنوان مسئول عقیدتی سیاسی لشگر 17 علی ابن ابی طالب به ارشاد رزمندگان پرداخت.

شهید اصغری در عملیات خیبر در سال 62 در جزیره مجنون از ناحیه سر هدف ترکش خمپاره قرار گرفت و به قافله شهدا پیوست و پیکر پاکش در جزیره مجنون ماند.

خانواده اصغری 2 شهید دیگر را به نام‌های رضا و اکبر، در راه دفاع از اسلام و انقلاب تقدیم کرده اند که پیکر شهید اکبر اصغری از سال 65 تاکنون در منطقه حاج عمران مفقود مانده است.